شما برای واژه روبرو جستجو کرده اید:

معنی centration به فارسی :

میان گرایی. اصطلاح پیاژه برای وابستگی غیر ارادی طولانی یک دستگاه حسی به بخشی از میدان درکی که به پیدایش اشتباهات ادراکی و بزرگ‌نمایی و دگرگون منجر می‌شود. رفتار، حرکات مبتنی بر ادراک (مثل رسم یا نقاشی) غالباً بطور ثانوی تحت تاثیر قرار می‌گیرد و به این ترت

میان گرایی

تمرکز توجه بر یک وجه موقعیت یا یک جزء آن ، و ناتوان بودن از توجه به سایر اجزاء.

میان گرایی

میان گرایی